ابوبکر محمد ابن علی ابن محمد معروف به ابن سراقه اهل اسپانیا در جهان اسلام معروف به ابن عربی در سال ۵۶۰ هجری قمری متولد و در سال ۶۳۸ در دمشق وفات نمود . فتوحات مکیّه و فصوص الحکم از آثار عرفانی اوست .
وی می گفت : مذهب من نه معتزلی است و نه اشعری است و نه شیعه است و نه سلفی و به قول سید جلال آشتیانی وی دشمن سر سخت شیعه بود .
تصوّف او از تنگه داردانیل تا مرز شرقی تاجیکستان امروزه مستولی است .
ابزار شناخت وی خواب دیدن و ادّعای کشف و شهود بوده است .
۱۳۸ نفر از فقهای بزرگ اسلام او را محکوم و گاهی تکفیر کرده اند و ۳۳ نفر از عرفا از او تمجید کرده اند .
گذری اجمالی دربرخی از عقایدوتفکرات عرفان ابن عربی که نمایانگرنفوذی یهودیان بودن اوست
۱- تورات میگوید : حوّاء (علیها السلام) از دنده حضرت آدم (علیه السلام) خلق شده است .(سفر پیدایش باب دوّم)
و قرآن کریم می فرماید : حضرت حوّاء (علیها السلام) از آدم آفریده شده است .(سوره نساء ۱ و اعراف ۱۸۶ و زمر۶۱ )
اهلبیت (علیهم السلام) می فرمایند : یعنی از باقی مانده گِل آدم و نه از دنده آدم .
حال چرا ابن عربی قول یهود در تورات را پایه عرفان خود قرار داده است ؟!
۲- قرآن کریم میفرماید : ذبیح غلام حلیم است (سوره الصافات ۱۰۱) و اسحاق (علیه السلام) ذبیح نیست(سوره الصافات ۱۱۲) .
اهلبیت (علیهم السلام) هم میفرمایند : ذبیح اسماعیل است و نه اسحاق و پیامبر جهانی از صلب اسماعیل (علیه السلام) است .
ولی تورات میگوید : ذبیح اسحاق است و نه اسماعیل (سفر پیدایش باب ۲۳ آیه ۲و۳ ) .
حال چرا ابن عربی قول یهود در تورات را پایه عرفان خود قرار داده است ؟!
۳- قرآن کریم در سوره انعام آیه ۱۵۳ و ۴۴ آیه دیگر میفرماید : پس از نزول قرآن تمام راهها برای حرکت انسان باطل تلقی شده است فقط اسلام صراط مستقیم است .
امّا زبور حضرت داود از ملحقات تورات میگوید : کلّ طرق الربّ رحمه . مزمور ۱۰ از باب ۲۴ زبور عربی و مزمور ۲۵ آیه ۱۰ فارسی .
حال چرا ابن عربی قول یهود در تورات را پایه عرفان خود قرار داده و میگوید : الطرق إلی ألله بعدد أنفس الخلایق .
۴- در قرآن کریم میفرماید : فإنّ ألله غنی عن العالمین (آل عمران ۹۷) و این مطلب را در ۱۷ آیه دیگر بیان فرموده ، أمّا یک روایت صد در صد بی سند إسرائیلی میگوید : خدا به منزله یک گنج و کنز بوده و نیاز به خلقت عالم داشته تا شناخته شود و این روایت اسرائیلی را از حضرت داود (علیه السلام) از انبیاء
سلف و اسرائیلی (سلام الله علیهم اجمعین) نقل کرده اند در حالیکه چنین حدیثی حتی در متون بنی اسرائیل هم نیست .
حال چرا ابن عربی قول یهود را در این روایت مجعول و مربوط به حضرت داود (علیه السلام) را پایه عرفان خود قرار داده است ؟! و باعث شده ۳۲ نفر از عرفای جهان اسلام هم به سوی این حدیث بی سند اسرائیلی سوق داده شوند ؟! و صدها مقاله در تمجید از این حدیث اسرائیلی نوشته شود ؟!
۵- قرآن کریم میفرماید : این اسلام رسول خاتم (صلی الله علیه و آله وسلّم) است که درخواست حضرت ابراهیم (علیه السلام) از خدا بوده . (سوره بقره ۱۲۹ و آیه ۸۴ سوره شعراء) باز قرآن کریم میفرماید : کمال ]کاخ دین[ در اسلام محقق شده است (سوره مائده ۳) .
امّا یک روایت جعلی ابوهریره مشهور به روایت کیسه ای !!! میگوید : کاخ دین توسط انبیای سابق (موسی و عیسی) تکمیل شده بوده و نقش رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) در حد یک خشت نسبت به یک کاخ است و نه بیشتر !!!
حال چرا ابن عربی قول رابط یهود و جاعل مشهور و شاگرد معروف کعب الاحبار یهودی را پایه عرفان خود قرار داده است ؟! و نه قول قرآن کریم را !!!